جمعه، خرداد ۰۵، ۱۳۸۵

!!!صدای این "تورک" های تجزیه طلب صدای آذربایجان نیست

در 21" آذر 1325" نیروهای "ارتش شاهنشاهی ایران" وارد شهر تبریز شدند. و به طور رسمی مهمترین بخش از خاک وطن از یوغ اسارت خارج شد

"سید جعفر پیشه وری" سرکرده ی "دمکراتهای آذربایجان" و رئیس جمهور خود خوانده ی " به اصطلاح جمهوری آذربایجان" با پوشیدن لباس سربازان روس (درست مثل دیکتاتور ایتالیا "موسولینی" که با لباس سربازان آلمانی و در یک کامیون دستگیر شد) از کشور گریخت.

فدائیان پیشه وری که فرار بزرگ سر دسته خود را علی رغم شعار دهان پرکن "ئولوُم وار دونوُم یوخ" (مرگ هست و بازگشت نیست)، فهمیده بودند با سرعت و در حمایت یکانهای ارتش سرخ کشور را به قصد آن سوی "رود ارس" ترک گفتند. فراری که بهای آن کشتن و غارت اموال و نوامیس مردم و تخیب ابینه ی تاریخی مثل پل زیبای "دختر" بود.

دسته های فدایی که از دست مردم شهر و روستا گریخته و سالم مانده بودند یا تسلیم سربازان ارتش ایران شدند و یا به همراه هم پالکی هایشان سرافکنده و هراسان پل های پشت سر را خراب کردند و گریختند.

بدینسان حکومت رعب و وحشت "فرقه دمکرات" پس از یکسال دروغ پردازی و کشتار و تجاوز و نا امنی یک شبه ساقط شد و به تاریخ پیوست.

برغم دروغ گویی و یاوه بافی های 60 و اندی ساله ی بازماندگان و تفاله های آن حرکت ضد ایرانی در خصوص مزایا و خدمات این فرقه ی یاغی و مزدور، هنوز زخم خوردگان و بازماندگان و شاهدان عینی ماجرای یکسال حکومت "سید جعفر پیشه وری" در آذربایجان ایران باقی مانده اند و گواهانی عادل و صدیق بر دزدی و غارت های این حکومت هستند.

علت کوچ یا فرار دسته جمعی هزاران مرد و زن از شهرها و دهات مختلف آذربایجان طی یکسال حکومت "فرقه ی دمکرات" به سوی تهران، قطعاً رفاه یکساله و خدمات سرشار حضرات دمکرات نبوده است کما اینکه سقوط یک شبه ی آنها نیز ناشی از محبوبیت آنها بین مردم نمی توانسته باشد. مردم وطن پرست و داغدار آذربایجان پیش از رسیدن نیروهای ارتش و به محض خروج نیروهای روس حرکت انقلابی خود را آغاز کرده و درس سختی به مزدوران (فدائیان) پیشه وری داده بودند.

در بسیاری از مناطق نیروهای ارتش به شهرها و دهات پاکسازی شده توسط مردم وارد میشدند و در تمام نقاط بی استثنا از ارتش شاهنشاهی با عناوین "ایران قشونی ایسلام قشونی" استقبال می شد و ورود ارتشیان با قربانی کردن گاو و گوسفند و با شعارهای "الله محمد علی" مردم همراه بود.

اما مگر "پیشه وری" و هم پالکی هایش چه کرده بودند؟
آنها نیز کوس جدایی می زدند و زبان من زبان تو می کردند، ضد فارس بودند و قصد تجزیه خاک کشور را داشتند.
آینده و ضعیت خود را از کل مملکت جدا میدانستند.
به راحتی دست به اعدامهای دسته جمعی وطن پرستان و آزادی خواهان می زدند، حتی در دهات دور افتاده.
علی رغم تمایل نداشتن مردم به تحصیل زبان ترکی همه را مجبور به تحصیل این زبان میکردند.
علی رغم اینکه در آغاز دم از ایران متحد می زدند لیکن در کتابهای درسیشان از کشور عزیزمان ایران و استان کردستان با عنوان "کشورهای همسایه" نام می بردند.
از همان آغاز تمایلات شدیداً ضد مذهبی خود را نمایان ساخته به ساحت مساجد و تکایا در روستاها و شهرها توهین می کردند.
کاشته ها و زحمت دهقانان را ملی اعلام کرده و انبار غله ی کشاورزان و مردم را به نفع لشکر همیشه گرسنه ی ارازل فدایی غارت میکردند.

پاسخ هر صدای مخالفی تنها سرب بود.

هنوز هم تمام کسانی که سنشان حدود 70 و بالاتر باشد مثل پدر من خاطرات تلخ و سیاهی از آن دوران منحوس و منحط تعریف میکنند. عجیب که گفته های تمام شاهدان عینی آن واقعه در نقاط مخلف آذربایجان مثل هم است.

****************

بررسی شعارها و عملکرد وبلاگ نویسان و سایت ها ی"پان ترکیست" و نیز شعارهایی که تظاهرکنندگان آشوبگر طی روزهای گذشته گفتند و شنیدیم بسیار جالب توجه و قابل تأمل است و به نظر بسیار آشنا می آید، گویی که تمام این ها مثل تصویربرداری از یک پرده تئاتر در دو اجرای مختلف است.

در واقع تمام این حرکات به قطع و یقین با ایده های قبلی و با برنامه ریزی دقیق صورت گرفته است. همان شعارهای قدیمی همان ژستهای دهان پر کن و البته همان وسوسه و همان آز برا ی تجزیه تکه تکه کردن کشور عزیزمان. این شعارها را جدی بگیریم و علاج واقعه را پیش از وقوع بکنیم.

ما آذربایجانی های وطن پرست نیز باید یک حرکت عملی از خود نشان بدهیم یعنی باید ما هم جمع شویم و در تمام سایتها و مکانهای عمومی از ماهیت واقعی این حضرات بگوییم. همچنین باید ما نیز تجمع داشته باشیم و از کیان کشورمان دفاع کنیم. درد مردم آذربایجان زبان ترکی نیست اصولا ًمردم آذربایجان فکر و سودایی جدای از سایر مردم ایران نداشته و ندارند. ما هم باید مقابله به مثل کنیم ما هم باید به تمام مردم نشان بدهیم که در این خانه که ایران ماست هیچ چیزی بالاتر و مهمتر از تمامیت ارضی و یکپارچگی ایران نیست و هر کسی یا چیزی که بخواهد این به ساحت این خانه ی مقدس توهین کند با تمام ملت ایران طرف است.

هنوز هم صدا پیر و سالخورده ی پدر بزرگم را به یاد دارم که در پاسخ به سوال من که چرا شما با دولت دمکرات همکاری نکردید را در گوش دارم که میگفت:

"با شرف آدم هئچ واقت ئوز شرفین خائن لره و بی ناموس لارا ساتماز، بیز ایرانلییک اوغلوم".
"آدم با شرف هرگز شرفش را به بی شرفها و بی ناموسها نمی فروشد؛ پسرم ما ایرانی هستیم".

به همین خاطر است که با صدای بلند میگویم:

صدای این "تورک" های تجزیه طلب صدای آذربایجان و ما مردم وطن پرست آن نیست!!!

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس