شنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۵

من آذری هستم. من زبان مادری خود را دوست دارم اما من قبل از تمام اینها یک "ایرانی" هستم با همان شور حرارتی که یک "اصفهانی" ، "شیرازی" ، "خراسانی" خود را ایرانی میداند.
امروز سکوت هر آذری خیانت به تمام مردم آذربایجان و ایران است.
در درازای تاریخ کهن این مرز وبوم بزرگ، مردان و زنانی که همیشه احساس مسئولیت کرده اند د رمواقع ضروری ولازم با صدای بلند خود حق گفته اند .به دنبال چاپ کاریکاتوری در روزنامه ایران همراه با یک مقاله ای که عده ای اعتراض کرده و خواستار عذر خواهی مسئولین این روزنامه شدند که البته به نتیجه رسیدند، روزنامه ایران نه تنها عذر خواهی کرد بلکه مطالب را از سایت خود نیز جمع آوری کرد.این نمونه از سهل انگاری ها در خیلی از کشورها اتفاق می افتد و اعتراض ها هم گاهی به جایی میرسد گاه نمیرسد، لیکن لب مطلب این است که هم کارتونیست و هم مسئول روزنامه ضمن درک حساسیت موضوع عذرخواهی نیز کرده اند.اما انگار هنوز ولوله ها را پا،نی نیست.
ملت ایران، مردم آذربایجان،
این آب و خاک دشمنان پنهان و آشکار زیادی دارد، دشمنانی که چشم به کل آب و خاک ما دارند کسانی که دلشان نه برای من سوخته نه برای شما و تمام تلاششان نیز صرف از بین بردن اتحاد و تمامیت ارضی کشور ماست. تمام این دشمنان مدعی آب و خاک نیز بوده اند و با همین حربه البته مدتی را نیز به ترک تازی و ایجاد رعب و وحشت پرداخته اند.این دست از دشمنان که سالیان متمادی با چشم طمع همیشه به آب و خاک ما نگاه کرده اند در هر دوره با لباسی نو و بیرقی جدید عرض اندام کرده اند. خیانت گرانی چون آن شیخک نان به نرخ روز بخور عرب در بصره ، "شیخ خزعل" که داعیه استان خوزستان را داشت و همان بر سرش آمد که لایقش بود یا آن میرزای عوام فریب دهقان کش؛ "میرزا کوچک جنگلی" را میگویم که دست اتحاد و اتفاق به بلشویکها داد و استان گیلان این پاره تن کشور عزیزمان را به نام جمهوری گیلان می خواست به روسها وادهد، همچون قوّادی که از مادر و خواهر خود مایه بگذار و البته سرانجام ناخوش او نیز درس عبرتی برای دشمنان و مایه امید دل دهقانان و مردم ضجر دیده ی استان گیلان شد، ، "اسماعیل آقا سیمتقو" که علم طغیان برداشته بود و البته ایشان نیز همان عاقبتی را داشتند که اسلاف شان پیموده بودند.جالب است بدانیم که تمام این خیانتکاران با دست با کفایت " رضا شاه کبیر" سرجایشان نشانده شدند واز این نظرتمامیت ارضی امروز را مدیون روح آن سردار بزرگ و آن پیشوای خبیر هستیم.باز در دوره ای دیگر از تاریخ پر فرازو نشیب کشورمان یعنی در سالهای پایانی جنگ جهانگیر دوم باز هم نوابغ خیانت که اغلب درس خواندگان ممتازدبستان کرملین بودند شروع به جفتک اندازی در آذربایجان و کردستان کردند امثال "قاضی محمد" در کردستان که خود را رئیس جمهور کشور خود خوانده ی کردستان می نامید که البته دستگیر و اعدام شد و یا "سید جعفر پیشه وری" و "غلام یحیی دانشیان" که در غایله ی آذربایجان الحق و الانصاف روی میرزا کوچک را سفید کردند ونهایتاً هم در دامان خیانتکاران آن سوی ارس مردند.نه تمام نشد هنوز درگیری های ترکمن صحرا و کردستان در سالهای آغازین انقلاب که یادتان هست، همانها که باز با تشویق اجانب روسی سعی در تجزیه خاک کشورمان را داشتند، یادمان باشد که این خیانت کاران نیز باز با دلاوری و رشادت و خون پاک فرزندان این آب وخاک سر جایشان نشانده شدند، بهانه های "صدام حسین" برای دست اندازی به خوزستان (یا به زعم آن کفتار "عربستان") را هنوز یادمان نرفته است.
تمام این خائنین و جنایت کاران در یک چیز با هم همداستان بودند و آن تکه تکه کردن قسمتی از خاک کشورمان، ادعا های این اشرار البته به پشتوانه ی قلم فرسایی و شانتاژ عده ای ناآگاه یا قلم به مزدان اجنبی پرست نیز تقویت و پشتیبانی میشد و متاسفانه هنوز می شود.
مردم آگاه آذربایجان،هنوز تلخی نام گذاری کشور مجعول "آذربایجان" از کام دلاورانی چون "شیخ محمد خیابان" زدوده نشده است و روح آن بزرگ مرد که از عاقبت این نام گذاری نا میمون آگاه بود چون وجدان بیدار تمام ما آذری زبانها بیدار خواهد ماند.یادمان باشد که کشوری که امروز به نام آذربایجان می شناسیم کمتر از 70 سال پیش "آران" نام داشته و بنیان گذاران آن با دزدیدن کلیت نام آذربایجان سعی در بلعیدن بخش شمالی کشور عزیز ما را در سر می پرورانند. برنامه ای به بلندای 70 سال، چه صبری دشمنان ما دارند و ما در چه خوابی هستیم.امروز نیز عده ای نادان و یا قلم به مزد خواسته یا ناخواسته در صدد ایجاد نفاق و دشمنی بین ما هستند همان کسانی که مردم آذربایجان را با نام هایی چون "ترک" یا " آذربایجان جنوبی" می نامند. یادمان باشد که پدران ما هرگز چنین ننگی را بر خود نپذیرفتند و اجازه ندادند کسی جز نام "آذری" نامی به آنها بدهد.
مردم آگاه و وطن پرست آذربایجان البته تمامی ایرانیان، کسانی را که دم از "ملت ترک" ، "آذربایجان جنوبی" ، "شونیسم فارس" ، " فارس زدایی" و...و...و....می زنند را خائن میدانند و از اینگونه هتاکی ها و هرزه گویی ها بیزارند.
کشور ایران که مرزهای اصلی آن فراتر از مرزهای تحمیلی کنونی آن است همچو مادری تمام فرزندان راستین خود را به اتحاد فرا می خواند و اگرقرار باشد تغییری در جغرافیای سیاسی منطقه داده شود آن کسی که ضرر میکند البته که ایران نخواهد بود، پس به عنوان یک آذری به "باکو نشینان" و همفکران ایشان در داخل ایران قاطعانه می گویم اگر حرفی از اتحاد باشد ما ایرانیان هنوز قفقاز را پاره تن ایران میدانیم که دیر یا زود به دامان مام میهن باز خواهد گشت .ضمناً "پان ترکیست" هایی که سر در آخور ترکیه دارند بدانند که ایران جای شما نیست و ایرانی خیانت نمی کند اگر قرار باشد که حقی به حق دار برسد البته این شرق ترکیه است که باید به کردها داده شود، شما که تیر در چشم دارید اشتباهاً کاه در چشم ما ایرانیان دیده اید.
ما آذری ها ایرانی هستیم مثل اهالی "ری" ، "اراک" ، " یزد" ، "کرمان" ، "زاهدان" ، "چابهار" ، "سرخس" ، گرگان" ، "رشت" ، "سنندج" ، کرمانشاه" ، "ایلام" ، "شهرکرد" ، "اهواز" ، "آبادان" ، "بهبهان" ، "بندرعباس" ، "بوشهر" ، "سراوان" ، "کیش" ، "تنب کوچک و بزرگ" ، "ابوموسی" ، "طبس" ، "مشهد" ، "زابل" ، "قزوین" ، "ساری" ، "ساوه"و...و.....و.......و........
ایرانی فقط در مرزهای تنگ و تحمیلی ما نیست تمام "تاجیکها" ، "هزاره ها" ، "کردها" ، "بلوچها" ، "پشتونها" ، "آرانی ها و قفقازی ها" اقوامی ایرانی هستند. آنکه باید از تغییر سیاسی مرزهای جغرافیایی بترسد ما ساکنان مرزهای کنونی ایران نیستیم ، آنهایی باید بترسند که در گذشته ای نزدیک تکه هایی از خاک ما را جدا کرده اند.
من به عنوان یک آذری هرگونه شعار یا اعتصاب یا هر حرکتی که مغایر مصالح ایران و بر ضد تمامیت ارضی میهن عزیز باشد را محکوم میکنم.

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس