چهارشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۸۵

!!!آهای بیگانه ی هم خانه با توام

!!!آهای بیگانه ی هم خانه با توام

با تاجگذاری آغا محمد خان قاجار در تاریخ ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی در ساری دودمان قاجاری بر اریکه قدرت در ایران تکیه زدند و با تصویب ماده واحده ای درمجلس شورای ملی در روز ۹ آبان ۱۳۰۴ خورشیدی این دودمان از حکومت خلع شدند.

در این 143 سال دودمان قاجار که کشور را ملک شخصی خود می دانستند جز تنفر و خشونت و شکست و بدبختی واقعاً حاصلی کسب نکردند. چند پاره شدن کشور و از دست رفتن خاک وطن در شمال و غرب و شرق کشور از این دست جنایات دودمان قجریست.

این دودمان با قتل عام و غارت و مثله کردن افراد به حکومت رسیدند و با بی کفایتی و شکست و زبونی نیز از عرصه تصمیم گیری کشور خارج شدند.

نمونه:
((در اواخر تابستان سال ۱۲۰۸ هجری قمری قشون آقا محمد خان به کرمان نزدیک گشت. همه مردم کرمان بر آن عقیده بودند که قشون شاه قاجار در سرمای زمستان کرمان دوام نخواهد آورد و سرانجام مجبور به ترک آن دیار خواهند شد و برای همین هر شب بر بالای ابروج کرمان مردم شعر می‌خواندند و فحش‌های رکیکی نسبت به شاه قجر خطاب می‌دادند و او را مورد تمسخر قرار می‌دادند این فحش ها خان قاجار را هارتر کرد. وی روزها از ببرون دروازه شهر مردم را تهدید می‌کرد که در صورتی که به این کار ادامه دهند، حمله سختی به آن شهر خواهد کرد و دیگر مثل بار قبل نخواهد بود. آقا محمد خان چنان به خشم آمد که پس از نفوذ به شهر که بر اثر خیانت تعدادی از نگهبانان روی داد، دستور داد که کوهی بلند از چشمان مردم کرمان پیش روی وی بسازند. بدستور وی تمام مردان شهر کور شدند و بیست هزار جفت چشم بوسیله سپاه قاجار تقدیم خان شد.(سر پرسی سایکس این تعداد را هفتادهزار جفت میخواند)همچنین آغامحمدخان سربازان خود را در تجاوز به زنان شهر آزاد گذاشت و جنایتی عظیم را رقم زد. اموال مردم به تاراج برده شد و حتی کودکان نیز به اسارت گرفته شدند.))

خواندن این بند بسیار تکان دهنده و عذاب آور است، کشور بی حساب و کتاب، کشور بی قانون، کشور بی دین (اگر دینی واعتقادی بود مگر چنین می شد). این در حالی است که اروپا در آن زمان چهار نعل در حال پیشرفت و نوزایی بود یادمان باشد که بیانیه حقوق بشر و شهروندان در سال 1789 میلادی یعنی 1168 خورشیدی در فرانسه انقلابی آن زمان تصویب شد. درست در این زمان "فتح علی شاه قاجار" 7 سال بود که شاه ایران شده بود و سخت مشغول امر خطیر ازدیاد نفوس ممالک محروسه بود، گفته می‌شود که فتحعلی شاه ۱۵۸ همسر و ۲۶۰ فرزند داشته است.

ازجمله کثافت کاریهای این دودمان فروختن حکومت ایالات به شاهزادگان بود. به همین علت هم بود که هر حاکم در ایالت خود حاکم مطلق یا به عبارتی شاه بود. از این جهت و بر اساس سنت دیرین هر ایالتی در کار خود مختار بود و امر چپاول و غارت مال و نوامیس ملت بصورت خصوصی در همان ایالت انجام میشد از این لحاظ بود در مکاتبات اداری آن دوران از عبارت "ممالک محروسه ایران" استفاده می شد.

انقلاب مشروطه که از تبریز آغاز شد و با اخراج محمد علی شاه به انجام رسید طغیان مردم بی دفاعی بود که بلاخره با اتکا به توان خود یوغ بردگی و خودکامه گی را پاره کردند و اساس حکومت قانون را در کشور پی ریختند. بی شک انقلاب مشروطه در ایران یکی از بزرگترین وقایع تاریخ کشور و البته تاریخ کشورهای اسلامی محسوب می شود، نتایج خیر این انقلاب تا امروز و تا این مرز و بوم بر قرار است چون ستاره ای درخشان در پیشانی بلند ایران و ایرانی می درخشد اصلاً تاریخ مشروطه بدون تاریخ مبارزات مردم در تبریز وآذربایجان هیچ است و فرزندان پر افتخار مشروطه طلب آن دیار پر آوازه خواهد ماند.

"ستارخان" سردار ملی و "باقر خان" سالار ملی دو تن از قهرمانان قیام ملت هستند اینها نمایندگان تمام کسانی بودند که امید به روزهای روشن را در دل می پروراندند. با رشادت امثال ستار خان و باقر خان کشور روی قانون و نظم به خود دید و با قیام تبریز و رشت و اصفهان بود که انقلاب به اوج رسید و هم با همراهی و همدلی تمام ایرانیان، این کشور به سامان شد.

لگامی را که "آغا محمد قاجار" باخونریزی و دهشت آفرینی بر ملت ایران زده بود دست پر توان مردمی عاصی ولی همدل پاره کرد و این کار عظیم نمی شد مگر با همدلی و همراهی تمام مردم.

دشمنان این آب و خاک تا وقتی با عناصر سست رایی چون شاهان قاجار طرف بودندتنها طرفندشان برای به دست گرفتن عنان اختیار این مملکت تطمیع شاهان و شاهزادگان و وابستگان قاجاری بود، البته کار راحتی بود ضمن اینکه هزینه بری کمتری نیز داشت مثلاً سفرهای تفریحی "ناصرالدین شاه قاجار" و "مظفرالین شاه قاجار" به فرنگ، شدت فساد شاه و درباریان "هار شده" را بیشتر و بیشتر می کرد و هم هزینه های گزاف آن عیناً بر گرده ملت ایران تحمیل می شد. دوشیدن و غارت ملتی که شاه آن "خر اجنبی" باشد که برای دشمنان داخلی و خارجی کاری ندارد، اما سر و کله زدن با مردمی که عنان اختیار خود را در دست دارند و با رای خود ومجلس شورای ملی خود و با در نظر گرفتن صرفه و صلاح عمومی می خواهند کشوری را اداره کنند هم سخت است و هم بسیار هزینه بر.

کشوری که قانون دارد و مردم آن همگی تابع قانونند را نمی توان به راحتی دوشید و بر گرده اش نشست. مملکتی که نظام سیاسی آن مشروطه است و مجلس قانون گذاری دارد و قوانین نه به دلخواه شخص که با نظر ملت تعیین و تغییر دارد دیگر نمی توان مستعمره اش کرد و یا با قراردادهای تاق و جفت استقلال آن را به بازی گرفت یا مرزهای جغرافیایی آن را تغییر داد.

اگر مثل دولت مردان و فرهیختگان ژاپنی آن زمان کسانی صاحب اختیار سیاسی آن روزگار کشور ما بودند قطعاً شکل جغرافیای سیاسی منطقه و نیز شکل حکومت امروز ایران نه این بود که هست. در زمانی سیاست مردم کشی شاهان قاجار مردم ماا را در جهل و ترس فرو برده بود، مردمی در اقصا نقاط جهان در حال پیشرفت وترقی بودند. یادمان باشد که اولین سری دانشجویان اعزامی ایران به فرنگ تقریباً همزمان با ژاپن بوده است لیکن مدیریت سیاسی و ساختمان اجتماعی و فرهنگی آن کشور از آن ابرقدرتی ساخت که کشور روسیه را در مرزهای شرق آن زمین گیر و فلج و ساقط کرد، درست بر عکس کشور ما که در هر دو جنگ با روسیه قسمتی از خاک کشورمان را از دست دادیم. چرا چون ما مردمی سر سپرده و سرکوب شده بودیم، چون در کشور ما همه رعیت بودند، چون ما "قانون"، "لقانطه"، "انیورسیته"، "پارلمان" نداشتیم ولی دشمنان ما همه چیز داشتند. ما اینها را نداشتیم و شاهان قاجاری نیز بنا بر توصیه سردومدمانشان نمی خواستند که ما "سیر" و "با سواد" باشیم چه رسد به تحصیل و قانون گذاری و غیره...

انقلاب مشروطه همه ی اینها را به ما داد.مشروطه ای را که فقط مردم با اتکا به توان خویش بدست آورده بودند. ملتی که راه قانون را می رود این ملت شکست ناپذیر می نماید. جنین کشور که مردم آن صاحبان واقعی آن هستند را چگونه می توان چاپید چگونه می شود غارت کرد. . . تفرقه.

البته طرفند دشمنان این مرز بوم نیز فرق کرد. تنها راه شکست ملتها فقط ایجاد شکاف و چند دسته گی و ایجاد هویت های ساختگی برای آنهاست، کاری که مدتهاست دشمنان ما در منطقه خاورمیانه انجام می دهند.

سر بر آوردن انواع و اقسام دسته ها و حزب های "پان مسلک" از همین دست سیاستها و دسیسه ها است. عناوین مضحکی مثل "پان عرب" و "پان ترک" پیش از آنکه نشانه ی قدرت یا عظمت و سر افرازی این ملل باشد در درجه اول نشانه دهنده ی ضعف و کسرشان و خودکم بینی سازندگان و پیروان آن دارد.

تاریخ سازی و جعل هویت هم توپ خانه ی نامرئی دشمنان ماست که صاحبان اردوهای خیالی "پان" را تقویت می کند و از مردمی که دوستانه و برادرانه قرنها با هم و در کنار هم زندگی کرده اند، یک شبه دشمنان قسم خورده می سازد. نمونه های اروپایی آن را در یوگسلاوی سابق دیدیم.

مردمی که امثال "آغا محمد خان" ها را دیده است مردمی که جنگ یا روسها و پاره پاره شدن خاکش را دیده است مردمی که انقلاب شکوهمند مشروطه را در کارنامه دارد مردمی که دوره ی سازندگی و پیشرفت پهلوی ها را دیده است و مردمی که انقلاب 1357 و قیام مردمی آن زمان و جنگ 8 ساله و اثرات آن را هنوز بر یاد دارد این مردم را هیچ دستی نمی تواند دیگر باره چند پاره کند. چند پاره گی و تجزیه این مملکت را دشمنان این کشور باید در خواب ببینند.

مردمی که برای آزادی خاک خوزستان همگی پسیچ شدند و خون خود را به مثابه کمترین فدیه در راه استقلال وطن ارزانی کردند مگر از کجا آمده بودند. کدام شهر و ده و ده کوره این مملکت را می توان یافت که شهیدی برای حفظ استان خوزستان و تمامیت ارضی ایران نداده باشد. در کجای ایران می توان کسی را یافت که یکی از نزدیکانش در جبهبه های جنگ 8 ساله شهید نشده باشد. کیست که نام خرمشهر را بشنود و یاد اسارت آن شهر نیافتد کیست که نام قصر شیرین را نشنود و جنایات عراقی ها را با تنفر به یاد نیاورد.

احساسات ملی گرایانه ی مردم ایران را نمی توان با الفاظ بی معنایی چون "شونیست فارس" یا " "خلق عرب احواز" یا "ملت ترک" و.... الفاظ مزخرف دیگر به بازی گرفت. آذری و گیلک و لر و بلوچ و عرب و کرد و ترکمن و...هر کسی که در محدوده ی جغرافیایی فلات ایران زندگی میکند همگی ایرانی هستند. نام ایران فرهنگ ایرانی یعنی تمام مردم ایران.

کمتر از 180 سال از جنگهای ایران و روس می گذرد ولی هر ایرانی با شرفی با شنیدن نام قفقاز دلش خون می شود با یاد آوری تجزیه خاک ایران غیرتش به جوش می آید. کشورهایی که امروز آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و ترکمنستان و عراق و افغانستان نامیده می شوند کلاً یا جزأً بخشی از خاک کشور ما بود.

ولی هنوز کار دشمنان این مملکت با ما تمام نشده است دشمنان همبستگی و یکپارچگی ما این بار از داخل شروع به سم پاشی کرده اند. ادعاهای کذب و پوچ مشتی وطن فروش امروز مساله ساز مردم ماست. اجنبی پرستانی که کوس وطن فروشیشان گوش فلک را کر کرده و بوی متعفن خیانت از تمام اعضا و جوارح آنها به مشام می رسد امروز دم از "خلق ترک" در آذربایجان می زنند. این ایادی سگ صفت با اشاره اربابان خارجی خود در "ترکیه" یا "باکو" عوعو می کنند و با همراهی و پشتیبانی عوامل اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا و کشورهای متحد ایشان در اروپا سعی در هویت تراشی برای مردمی دارند که خود مهد تمدن هستند.امروز کشورهای غربی و ایادی داخل یآنها در صدد ایجاد نفاق و دشمنی بین مردمی هستند که هزاران سال است بدون هیچ مساله ای برادروار با هم زندگی کرده اند.

"پان ترکیست" های "آنکارا و استانبول نشین" با شعارها از مد افتاده ی همبستگی ملل ترک اینبار می خواهند خفت و ذلت شکستهای ارتش عثمانی دیروز و ترکیه امروز و تجزیه امپراطوری ظلم و وحشت عثمانی را با تکه تکه کردن کشورهای همسایه جبران کنند و با استفاده از نشریات و کتب و تلویزیون های خود سعی در القای هویتی مجعول و ساختگی درکشور عزیزمان ایران را دارند.

باکو نشینان ذلیل که با شکست مفتضحانه از ارمنستان و از دست دادن یک ششم از خاک کشورشان دیگر هیچ وجه یی در میان مردم خود و کشورهای منطقه ندارند با یجاد جو کاذب و شعارهای مضحک سعی در توجیه و یا تخفیف شکست و ننگ خود دارند. آنها که در بازپس گرفتن "قره باغ" عاجزند اینک با عبارات ذلیلانه ی "آذربایجان شمالی" و "آذربایجان جنوبی" چه چیز را می خواهند توجیه کنند. و کسانی که سر بر دامان سیاستگران خاندان "علی اف" در آن سوی رود ارس دارند با ایجاد هرج و مرج چه می خواهند؟

کسانی که طی دو هفته گذشته با بهانه قرار ادن یک کاریکاتور این همه ولوله به پا میکنند باید بدانند که بازی کردن با احساسات مشتی جوان خام و بی خبر راه به جایی نخواهد برد.

نوشتن کتابهایی کاملا ًمجعول در خصوص تاریخ ترک و تاریخ تراشی برای زبان ترکی تا "سومریان" سیاستی نیست که بتوان در دراز مدت ادامه داد مطمئناً بر آیند این حرکت شما گریبان گیر خودتان هم خواهد شد، دور نیست زمانی که مردم بیدار آن سوی ارس باز هوای مام وطن در سرشان بیافتاد و باز ببینیم که شناگران آذری آن هم درچله ی زمستان عرض رود را درجستجوی دامان پر مهر مام میهن در می نوردند.

کسانی که دم از "هویت طلبی جوان ترک" در ایران می زنند باید متوجه عواقب ناخوش این عمل خود باشند چرا که هر عملی عکس العمل در خور خود را در پی خواهد داشت. کسانی که با شانتاژ و هرزه درایی و هتاکی میخواهند "قیصریه را به عشق یک دستمال به آتش بکشند" باید یدانند که این آتش دامان خودشان را دیر یا زود ولی با شدت و بی مماشات خواهد گرفت.

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس